اشتباه از نظر حقوقی - دانلود رایگان
دانلود رایگان اشتباه، مبین ناهمخوانی است مرتكب به گونهای فكر میكند و جامعه در كل، به نحوی دیگر جامعه اصرار دارد كه دیدگاهش صحیح است، نتیجه مجرمانه واقعا رخ داده و بزهدیده حقیقتا صدمه دیده است متهم ادعا میكند كه او به گونه دیگر بر مسئله مینگریسته و همچون سایر مردم به حقیقت امر واقف نبوده است
دانلود رایگان id="__mce" اشتباه از نظر حقوقی
اشتباه، مبین ناهمخوانی است. مرتكب به گونهای فكر میكند و جامعه در كل، به نحوی دیگر. جامعه اصرار دارد كه دیدگاهش صحیح است، نتیجه مجرمانه واقعا رخ داده و بزهدیده حقیقتا صدمه دیده است. متهم ادعا میكند كه او به گونه دیگر بر مسئله مینگریسته و همچون سایر مردم به حقیقت امر واقف نبوده است. به عقیده وی، او هیچ كار خلافی انجام نداده و یا لااقل خلاف به آن شدت كه به نظر میرسد انجام نداده است. ممكن است به عقیده دیگران او به سمت یك مامور حافظ صلح تیراندازی كرده و او را مجروح نموده باشد، ولی از دید مرتكب ممكن است موضوع، به گونهای دیگر جلوه كند.
1ـ ممكن است تمرین تیراندازی میكرده و فكر كرده كه دارد به سمت یك ماكت مقوایی مامور حافظ صلح شلیك میكند.
2ـ ممكن است، تصور میكرده كه مامور حافظ صلح یك مامور خصوصی است. حال آنكه در واقع افسر بینالملل بوده است.
3ـ ممكن است، تصور میكرده كه مامور یك شهروند معمولی است كه به او حملهور شده و او باید در قالب دفاع مشروع از خود دفاع كند.
4ـ ممكن است، تصور میكرده كه مامور فاسد است و این وظیفه اوست كه افسر را دستگیر كرده و از این رو ابتدا وی را ناتوان میسازد.
هنگام تیراندازی مرتكب به افسر پلیس هر كدام از این تصورات اشتباه ممكن است در ذهن او وجود داشته باشد. حال آنكه در واقع او، مرتكب قتل یك مامور حافظ صلح با لباس فرم آبی رنگ شده است. برخی از این تصورات ـ مخصوصا تصور تیراندازی به ماكت كاغذی سبب میشود كه او به لحاظ اخلاقی نسبت به ایراد جراحت بی گناه دانسته شود و از این رو به اتهام شروع به قتل تحت تعقیب قرار نگیرد. سایر تصورات، چون تصور اینكه افسر پلیس فاسد است و این وظیفه مرتكب است كه به وی شلیك كند، بیشتر مشكلساز هستند. اشتباه از ریشه شبه و در لغت به معنی مانند شدن و یا چیزی یا كسی را به جای چیزی یا كسی گرفتن آمده است.[1] و آن عبارت است از تصور خلاف انسان از واقع، چندانكه امر موهوی را موجود ویا موجودی را موهوم بپندارد.[2]
اشتباه در حوزه حقوق بینالملل كیفری نیز مطرح میشود. ماده 32 اساسنامه دادگاه بینالمللی كیفری در دو بند به بحث پیرامون اشتباه میپردازد.[3]به هر حال با بررسی مختصر اساسنامه و توجه به نظام حقوق كیفری داخلی كشورها روشن میشود كه برخی از اشتباهات مسئولیت كیفری را رفع میكند، حال آنكه برخی دیگر اینگونه نیستند. اشتباه از آنجا كه تاثیری در عالم خارج نمیگذارد جزو علل رافع مسئولیت شمرده میشود. به دیگر سخن، در اشتباه ؟؟؟ عمل ارتكابی به قوت خود باقی مانده است.
برای بررسی بیشتر در این زمینه ابتدا به بررسی مختصر اشتباهات غیرقابل قبول و یا بنا به تقسیم فلچر اشتباه نابجا[4] در مقابل اشتباهات بجا[5]می كنیم. گفتار اول اشتباهات نابجا
الف) اشتباه در مكان
برای صدور حكم محكومیت متهم به یك جرم، دادستان باید ثابت كند كه جرم در داخل یك ایالت یا در داخل حزه قضایی دادگاه ارتكاب یافته است.[6]
برای محكوم ساختن یكفرد، بنا به قوانین ایالت كالیفرنیا، دادستان كالیفرنیا، جز در موارد استثنایی باید ثابت كند كه جرم در آن ایالت واقع شده است.[7]فرض كنید كه تیراندازی به افسر پلیس در ایالت كالیفرنیا به وقوع پیوسته، ولی مرتكب ادعا میكند كه وی تصور میكرده او و افسر پلیس در داخل قسمت حوزه قضایی نواداد در دریاچه تاهو[8]قرار دارند، دریاچه تاهو در مرز دو ایالت كالیفرنیا و نوادا و در 37 كیلومتری شمال غربی شهر رنو، ایالت نوادا قرار دارد. یك قسمت از دریاچه تاهو جزو ایابت كالیفرنیاست و قسمت دیگر به ایالت نوادا تعلق دارد. متهم در قسمت مربوط به ایالت كالیفرنیا مرتكب جرم شده، ولی ادعا میكند كه «فكر» می كرده در قسمت مربوط به ایالت نوادا به سمت افسر پلیس شلیك كرده است. آیا این اشتباه بجاست؟ متاسفانه خیر، مهم آن است كه چه انجام شده، نه آنكه متهم فكر میكرده آن كار را كجا انجام میدهد.
اما در همین حالت میتوان تصور حالتی را كرد كه زنی در یك تشتی واقع در آبهای دریاچه تاهو به رو ؟؟؟ گری میپردازد. رو ؟؟؟ گری در ایابت كالیفرنیا جرم محسوب میشود، ولی در ایالت نوادا این عمل جرم محسوب نمیشود.این زن در آبهای قسمت ایالت كالیفرنیا مرتكب رو؟؟ گری شده و تحت تعقیب قرار میگیرد. اما ادعا میكند كه فكر میكرده در ایالت نوادا قرار دارد. در اینجا اشتباه وی به نظر رافع مسئولیت كیفری خواهد بود. ذكر این نكته ضروری است كه درحقوق بینالملل كیفری با توجه بر اعمال صلاحیت جهانی و نوع اعمال جرمانگاری شده، فرض تحقق چنین اشتباهاتی وجود ندارد.
ب: اشتباه در مصونیت : فرض كنید كه كارمند یك سفارتخانه تصور می كند كه به خاطر شغلش، از مصونیت سیاسی در قبال جرایم ارتكابی برخوردار است. از این رو، در حال مستی رانندگی میكند، ولی واقعیت امر چیز دیگری است و كاركنان در آن سطح از مصونیت بهرهمند نیستند. آیا این اشتباه بجاست؟ خوشبختانه خیر. ما به دنبال آنیم كه آیا وی واقعا مصونیت داشته یا خیر، نه اینكه تصوری داشته است. وجود این اشتباهات نابجا، ما را وا میدارد تا قواعدی برای اشتباهات بجا طرحریزی كنیم. براستی علت چیست كه برخورد ما با اشتباه در مكان و اشتباه در تشخیص یك انسان به عنوان هدف و ماكن كاغذی با یكدیگر متفاوت است؟ ارسطو كه اشتباه را در زمره علل رافع مسئولیت كیفری میدانست، دیدگاه خود در باب اشتباهات بجا را قاعدهمند كرده بود. وی معتقد بود كه اشتباهات بجا اختیار انتخاب در عمل را از مرتكب سلب میكند. اگر شخص نداند كه هدف او یك انسان است، دیگر نمیتوان گفت كه او با اختیار خود وی را هدف گرفته است. اصل بر این است كه در صورت ارتكاب غیرارادی عمل شخص مسئول و سرزنپذیر دانسته نمیشود.[9]
برای اعمال این اصل در موارد فرضی فوق، باید سوال خود را از نو مطرح سازیم: چه هنگام غیرارادی بودن عمل، سبب از بین رفتن مسئولیت مرتكب میشود؟ اشتباه درباره مكان(كالیفرنیا و نه نوادا) نمیتواند هیچ نقشی،نه در تصمیم مرتكب و نه در عمل انجام شده، داشته باشد. ضربوجرح و قتل در هر ایالتی كه باشد جرم است. اشتباه درباره مصونیت نسبتا متفاوت خواهد بود. رانندگی در حال مستی برای همه، چه دیپلمات و چه مردم عادی، خطا محسوب میشود. ولی اشتباه در اینجا برانگیزه مرتكب در نقض قانون تاثیر داشته است. او ممكن است مدعی شود كه اگر از امكان تعقیب كیفری در رده خود آگاهی داشت، هیچگاه قوانین رانندگی را نقض نمینمود.[10]
اگر اشتباه در امری ماهوی باشد، مثل اشتباه در تشخیص انسان به عنوان یك ماكت كاغذی، تردیدی نیست كه اشتباه صورت گرفته در ارزیابی ما از مسئولیت مرتكب موثر خواهد بود، ولی اشتباه در امور شكلی، مثل اشتباه در صلاحیت دادگاه یا مصونیت از تعقیب، تاثیر كمی بر مسئولیت مرتكب در قبال ارتكاب جرم خواهد داشت.
ادعای راننده مست، همچون ادعای یك قاتل زنجیرهای در مدت مرور زمان قتل است. هیچ كدام از این اشتباهها به لحاظ اخلاقی قانعكننده نیستند. قانون مجازات آلمان عامل موقوفی تعقیب خاصی برای جرم سرقت در درون اعضای خانواده پیشبینی كرده است.[11] این جرایم قابل گذشت بوده و تنها با شكایت شاكی قابل تعقیب هستند. شاید كسی استدلال كند كه عضویت بزهدیده در خانواده مرتكب از شدت جرم میكاهد، ولی دیدگاه بهتر آن است كه بگوییم: سرقت همان سرقت است، ولی خانواده در اینجا جایگزین نظام كیفری میشود و در گام نخست، این نظام خانواده است كه باید پاسخگویی به این مشكل را بر عهده بگیرد. از این رو، اگر متهم مال را به تصور اینكه متعلق به یكی از اعضای خانواده است برباید و بعد معلوم شود كه متعلق به شخص دیگری است، اشتباه وی ربطی به خطای موجود در سرقت نخواهد داشت.[12]تحلیل عملی این ماده از قانون آلمان نشان می دهد كه این ماده كاملا كیفیات مژده ؟؟ اشتباه در مناسب است، ولی اخیرا یك پرونده در آمریكا به ما نشان داد كه چگونه قضاوت صحیح میتواند دست خوش ملاحظات سیاسی گردد. دومین مورد فرضی در موارد طرح شده در ابتدای این مبحث را در نظر بگیرید: «مرتكب تصور میكرده كه بزهدیده یك مامور خصوصی است، حال آنكه در واقع وی یك مامور بینالمللی بوده است.»فرض كنید كه ضرب و جرح یك افسر بینالمللی كه بزه مشددی باشد كه قابل محاكمه در دادگاههای بینالملل است. آیا موقعیت افسر بر درجه خلاف نیز تاثیر میگذارد یا تاثیر آن در همان حد صلاحیت دادگاههای بینالملل باقی میماند؟ این مسئله در پرونده ایالات متحده علیه فئولا[13]مطرح گشت.[14]متهمان برای ضرب و جرح اشخاصی كه آنها را نمی شناختند و در حقیقت ماموران لباس شخصی فدرال بودند، تبانی[15]نموده بودند. قبل از قضاوت درباره اصل اتهام تبانی، ابتدائا باید بررسی میشد كه آیا جهل در مورد هویت افسر فدرال، بر جرم موضوع تبانی، یعنی«ضرب و جرح مامور فدرال» تاثیر میگذارد یا خیر. قاضی استوارت[16]و قاضی داگلاس[17]استدلال نمودند كه بیتردید این جرم ماهیتا ضربوجرح مشدد است و از این رو جهل[18]نسبت به شرایط مشدده در ارزیابی تقصیر مرتكب تاثیر خواهد داشت.[19]با این همه، اكثریت قضات. در نظریه خود كه قاضی بلكمن[20] آن را تحریر مینمود، استدلال كردند كه «عنصر فدرال» در این جرم مرتبط با صلاحیت دادگاه است، چنانكه لازمه تشكیل جرم«سرقت فدرال»، معامله اموال مسروقه است.[21]
به نظر میرسد كه بلكمن تاثیر اشتباه در خلاف تیراندازی به ماموران فدرال را پذیرفته، ولی در نتیجه گیری متناقض خود این نكته را اعمال نمیكند.[22] اگر این گونه اشتباهات می توانست مسئولیت مرتكب را تضعیف كند، هدفی سیاسی زیر سوال میرفت؛ چرا كه كنگره، همیشه از كاركردهای پلیس فدرال حمایت مینمود. این تدبیر آكنده از زبان بازی به خوبی نشان می دهد كه چطور، دادگاه به سادگی ممكن است عدالت خواهی را قربانی اهداف كوتاه مدت سیاسی بنماید.
سردرگمی در مورد تعیین دامنه اشتباهات بجا، بنا بر اصول سیاست، همیشه وجود داشته است؛ مخصوصاً در آمریكا كه دادگاهها به علت تعارض میان عدالتخواهی و ضروریات سیاسی ضربة زیادی خوردهاند. یك نمونة خوب در این زمینه محاكمة ما یك تایسون[23] مشتزن مشهور، در ژوئیه 1991 است. وی متهم بود كه به دزایری واشینگتون[24] كه در یك قرار ملاقات دوستانه، به ملاقات او در هتل رفته بود، تجاوز به عنف كرده است. تایسون ادعا نمود كه او رضایت داشته است. واشینگتون میگفت كه او «نه» گفته بوده است. این محاكمه بهانة خوبی به دست فیمینیستها داد كه به درستی اصرار داشتند كه اگر زنی به اختیار خود، آخر شب به ملاقات مردی در هتل میرود، این بدان معنی نیست كه به رابطة جنسی رضایت داده است. با این همه، ممكن بود كه تایسون بر این «باور» بوده است كه او رضایت داشته است.[25]
به عبارت دیگر، حتی اگر رضایت هم نداشته است، لااقل میتوان گفت كه تایسون در مورد تمایل زن به رابطة جنسی اشتباه میكرده است، ولی اهمیت سیاسی فرستادن این پیغام به مردان كه «نه یعنی نه» و اینكه نباید رضایت جنسی زنان را مفروض بگیرند، سبب شد تا استدلالات مربوط به تأثیر ادعای اشتباه تایسون در ارزیابی مسئولیت كیفری وی به خاطر اجبار به رابطة جنسی نادیده گرفته شود.
پیامرسانی به مردم و اجرای عدالت در این پروندة بخصوص، بیانگر وجود اهداف متمایز و متعارض در محاكمات كیفری است. اولی رو به آینده دارد و دومی به دنبال یافتن حقیقت در حادثة منحصر به فردی است كه قبلاً به وقوع پیوسته است. حكم هیأت منصفه باید میان این دو ملاحظة عینی، آشتی برقرار میكرد. آنها میتوانستند به مردم اعلام كنند كه «نه یعنی نه» و در همان حال، مسئلة شخص متهم را به عنوان علت رافع مسئولیت كیفری تجاوز به عنف در نظر میگرفتند.
اگر زنی در واقع رضایت نداشته باشد، متحمل تعرض جنسی خلاف قانونی شده كه «تجاوز به عنف» نام میگیرد، ولی این بدان معنی نیست كه یك متهم بخصوص ـ فردی كه در جایگاه متهم ایستاده ـ باید به اتهام تجاوز به عنف مسئول شناخته شود. اگر متهم در زمان ارتكاب عمل دیوانه بوده، پاسخگو نخواهد بود و به همین ترتیب، باید پذیرفت كه اگر متهم اشتباه صادقانه و منطقی دربارة رضایت زن داشته باشد، مسئول شناخته نخواهد شد.
برخلاف این دیدگاه معقول درباب بجا بودن اشتباه تایسون، دادگاه از ارائة توصیه در این زمینه به هیأت منصفه خودداری ورزید. هیأت منصفه حتی در صورت احراز: «باور صادقانه و منطقی»[26] مایك مبنی بر رضایت دزایری، باز هم هیچ راهی برای تبرئة وی نمییافت. با كمال تعجب، دادگاه فرجام ایالت ایندیانا هم تصمیم دادگاه مبنی بر عدم ارائة مشاوره به هیأت منصفه درباب ملاك ارزیابی، اشتباه تایسون را تأیید نمود. بسیاری از دادگاهها با مسئلة اشتباه، همین گونه برخورد میكنند و بخصوص در موارد «تجاوز به عنف قانونی»[27] اشتباه منطقی مرتكب، دربارة سن دختر را نادیده میگیرند.[28] این لغزش ایشان، بسیار اسفانگیز است. قبول اشتباه «صادقانه و منطقی» متهم جمع مناسب دو هدف عینی متضاد در محاكمه است: صحه گذاشتن بر یك اصل (نه یعنی نه) و اجرای عدالت در یك پروندة بخصوص.
اصطلاح «مسئولیت مطلق»[29] در حقوق جزا اشاره به درنظر نگرفتن اشتباه یا اتفاقی است كه بنا به اصل باید مؤثر در مسئولیت كیفری متهم باشد. نمونه بارز این دسته از جرایم در حقوق ایران بزه كشیدن چك بلامحل است[30]. به عبارت دیگر، هرگاه با اشتباه «بجا» همانند اشتباه «نابجا» برخورد شود، مسئولیت مطلق فرض شده است. اگر بگوییم دادگاه ایالتی ایندیانا به مایك تایسون، مسئولیت مطلق بار نمود، سخن به گزاف نگفتهایم. به هر حال، صحیح نیست كه عدم تأثیر اشتباه در مكان و مصونیت را موجب مسئولیت مطلق بدانیم؛ چرا كه این دسته از اشتباهات با ملاك نخست ما سازگار نیستند.
ضربالمثل «جهل به قانون رافع مسئولیت نیست»[31] در بسیاری از سیستمهای حقوقی ریشه دوانده است، به طوری كه اشتباه در این گونه موارد مؤثر در مسئولیت و تقصیر دانسته نمیشود. در نتیجه، رویه عدم توجه به اشتباه حكمی (جهل حكمی) ممكن است در بدو امر به عنوان نوعی «مسئولیت مطلق» به نظر نرسد. در پروندة هاپكینز علیه ایالت[32]، یك كشیش به علت ارتكاب بزه قانونی پست كردن اعلامیه دعوت از زوجین برای ازدواج، مسئول شناخته شد، هر چند مدیر كل دادستانی[33] ایالت به او گفته بود كه پست كردن این گونه اعلامیه جرم محسوب نمیشود.
[1] ـ محمد علی اردبیلی، حقوق جزای عمومی ، ج 2 ، ص 97، به نقل از، علی اكبر، دهخدا، لغتنامه، اشتباه
[2] ـ همان
[3] - Albin Eser, Mantal Elements – Mistake of Fast and Mistake of Law.
[4] - Irreluenet mistake.
[5] - relevent misteake.
[6] ـ دادگاهها گاه به جای این مسئله (صلاحیت محلی) بر اساس ملیت متهم یا بزهدیده احراز صلاحیت می كنند. (ماده 7 قانون مجازات آلمان). دادگاههای آلمان همچنین بر اساس صدمه به منافع ملی آلمان (ماده 5) و صلاحیت جهانی برای برخی جرایم كه وابستگی جهانی دارند(ماده 6) اعمال صلاحیت میكند. (بنا به مواد 3 الی 8 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 ، دادگاههای ایران بر اساس صلاحیت سرزمینی (ماده 3) ، صلاحیت سرزمینی عینی(ماده 4). صلاحیت واقعی (ماده 4) ، صلاحیت شخصی مثبت(ماده 7) و صلاحیت جهانی (ماده 8) ، احراز صلاحیت می كنند. برای ملاحظه توضیح و تبیین این موارد ر.ك. به : عباس زراعت، قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی كنونی، صص 20-23 همچنین در مواد 51-59 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور كیفری(مصوب 1371) قواعد راجع به صلاحیت محلی وموارد مشابه بیان شده است)
[7] ـ جورج، پی، فلچر، منبع پیشین، ص 255.
[8] - Lake Tahoe
[9] - Aristotle, Nichomachean Ethecs 1135a-1137a.
[10] ـ به نقل از همان: ص 256.
[11] - StGB & 247 . Cf. Code Penal & 380. به نقل از همان
[12] - A. Eser in Schonke/Schroder,& 247 , note 13 Cited in: A. Eser GP Cit.p.890.
[13] - United States v. Feola.
[14] - 420U.S.671(1975)به نقل ازهمان، ص 257
[15] - Conspirate.
[16]- Justice Stewart.
[17] - Jusice Douglas.
[18] ـ توجه داشته باشید كه با وجود كاركرد نسبتا یكسان جهل و اشتباه این دو با یكدیگر متفاوتند. در جهل هیچ علمی ندار، ولی در اشتباه تصوری وجود دارد كه با واقعیت امر مطابقت نمیكند. در زبان انگلیسی نیز، این تفاوت با mistake(اشتباه) و ignorance (جهل) بیان میشود. البته گاه مسامحتا این دو اصطلاح به جای یكدیگر به كار میروند.
[19] - Id. At 695.
[20] - Justice Blacdmun.
[21] -Id.at 672. See United states v. Crimmins, 123 F.2d 271 (2d Cir . 1941). به نقل از همان منبع ص 258
[22] ـ همان .
[23] - Mike Tyson
[24] - Desiree Washington
[25] - اشارات دیگری نیز از رضایت وجود داشت. همچون تأكید واشینگتون بر استفادة تایسون از كاندوم و قرار داشتن وی در بالا هنگام رابطة جنسی. در رابطه با تحلیل این مسئله و سایر حقایق مربوط ر.ك.به:
with Justice for Some at 114-15, 117, 120-31.به نقل از همان، ص259
[26] - Honest and reasonable belief.
[27] - Statutony rape.
تجاوز به عنف قانونی یعنی نزدیكی با دختران یا پسران كمتر از یك سن خاص (مثلاً 18 سال). علت تجاوز قلمداد شدن این اقدام آن است كه قانونگذار در اینجا عدم رضایت را فرض كرده و امكان اثبات خلاف آن را هم نپذیرفته است.
[28] - برای ملاحظة نمونه برای این مسئله ر.ك. به:
Regina v. Prince, L.R. 2 Cr. Cas. Res. 154 (1875).
و یك پرونده كه در آن به صورت صحیح عمل شده:
People v. Hernandez 61 Cal 29 529, 393 P.2d 673. 39 Cal. Rptr.361 (1964).
به نقل از همان، ص260
[29] - Strict liability
[30] - حسین، میرمحمد صادقی، حقوق كیفری اختصاصی، (جرایم عالیه اموال و مالكیت)، میزان، ــــ.
[31] - Ignorance of the law is no excuse.
[32] - Hopkins v. State; 193 Md.489, 69 A.2d 456 (1950).
[33] - The Attorney General.
اشتباه از نظر حقوقی
اشتباه
از نظر حقوقی
اشتباه از نظر حقوقی
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه
دانلود تحقیق
مقاله
پاورپوینت
فایل فلش
کارآموزی
گزارش تخصصی
اقدام پژوهی
درس پژوهی
جزوه
خلاصه
اصطلاح «مسئولیت مطلق»[29] در حقوق جزا اشاره به درنظر نگرفتن اشتباه یا اتفاقی است كه بنا به اصل باید مؤثر در مسئولیت كیفری متهم باشد. نمونه بارز این دسته از جرایم در حقوق ایران بزه كشیدن چك بلامحل است[30]. به عبارت دیگر، هرگاه با اشتباه «بجا» همانند اشتباه «نابجا» برخورد شود، مسئولیت مطلق فرض شده است. اگر بگوییم دادگاه ایالتی ایندیانا به مایك تایسون، مسئولیت مطلق بار نمود، سخن به گزاف نگفتهایم. به هر حال، صحیح نیست كه عدم تأثیر اشتباه در مكان و مصونیت را موجب مسئولیت مطلق بدانیم؛ چرا كه این دسته از اشتباهات با ملاك نخست ما سازگار نیستند.
ضربالمثل «جهل به قانون رافع مسئولیت نیست»[31] در بسیاری از سیستمهای حقوقی ریشه دوانده است، به طوری كه اشتباه در این گونه موارد مؤثر در مسئولیت و تقصیر دانسته نمیشود. در نتیجه، رویه عدم توجه به اشتباه حكمی (جهل حكمی) ممكن است در بدو امر به عنوان نوعی «مسئولیت مطلق» به نظر نرسد. در پروندة هاپكینز علیه ایالت[32]، یك كشیش به علت ارتكاب بزه قانونی پست كردن اعلامیه دعوت از زوجین برای ازدواج، مسئول شناخته شد، هر چند مدیر كل دادستانی[33] ایالت به او گفته بود كه پست كردن این گونه اعلامیه جرم محسوب نمیشود.
[1] ـ محمد علی اردبیلی، حقوق جزای عمومی ، ج 2 ، ص 97، به نقل از، علی اكبر، دهخدا، لغتنامه، اشتباه
[2] ـ همان
[3] - Albin Eser, Mantal Elements – Mistake of Fast and Mistake of Law.
[4] - Irreluenet mistake.
[5] - relevent misteake.
[6] ـ دادگاهها گاه به جای این مسئله (صلاحیت محلی) بر اساس ملیت متهم یا بزهدیده احراز صلاحیت می كنند. (ماده 7 قانون مجازات آلمان). دادگاههای آلمان همچنین بر اساس صدمه به منافع ملی آلمان (ماده 5) و صلاحیت جهانی برای برخی جرایم كه وابستگی جهانی دارند(ماده 6) اعمال صلاحیت میكند. (بنا به مواد 3 الی 8 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 ، دادگاههای ایران بر اساس صلاحیت سرزمینی (ماده 3) ، صلاحیت سرزمینی عینی(ماده 4). صلاحیت واقعی (ماده 4) ، صلاحیت شخصی مثبت(ماده 7) و صلاحیت جهانی (ماده 8) ، احراز صلاحیت می كنند. برای ملاحظه توضیح و تبیین این موارد ر.ك. به : عباس زراعت، قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی كنونی، صص 20-23 همچنین در مواد 51-59 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور كیفری(مصوب 1371) قواعد راجع به صلاحیت محلی وموارد مشابه بیان شده است)
[7] ـ جورج، پی، فلچر، منبع پیشین، ص 255.
[8] - Lake Tahoe
[9] - Aristotle, Nichomachean Ethecs 1135a-1137a.
[10] ـ به نقل از همان: ص 256.
[11] - StGB & 247 . Cf. Code Penal & 380. به نقل از همان
[12] - A. Eser in Schonke/Schroder,& 247 , note 13 Cited in: A. Eser GP Cit.p.890.
[13] - United States v. Feola.
[14] - 420U.S.671(1975)به نقل ازهمان، ص 257
[15] - Conspirate.
[16]- Justice Stewart.
[17] - Jusice Douglas.
[18] ـ توجه داشته باشید كه با وجود كاركرد نسبتا یكسان جهل و اشتباه این دو با یكدیگر متفاوتند. در جهل هیچ علمی ندار، ولی در اشتباه تصوری وجود دارد كه با واقعیت امر مطابقت نمیكند. در زبان انگلیسی نیز، این تفاوت با mistake(اشتباه) و ignorance (جهل) بیان میشود. البته گاه مسامحتا این دو اصطلاح به جای یكدیگر به كار میروند.
[19] - Id. At 695.
[20] - Justice Blacdmun.
[21] -Id.at 672. See United states v. Crimmins, 123 F.2d 271 (2d Cir . 1941). به نقل از همان منبع ص 258
[22] ـ همان .
[23] - Mike Tyson
[24] - Desiree Washington
[25] - اشارات دیگری نیز از رضایت وجود داشت. همچون تأكید واشینگتون بر استفادة تایسون از كاندوم و قرار داشتن وی در بالا هنگام رابطة جنسی. در رابطه با تحلیل این مسئله و سایر حقایق مربوط ر.ك.به:
with Justice for Some at 114-15, 117, 120-31.به نقل از همان، ص259
[26] - Honest and reasonable belief.
[27] - Statutony rape.
تجاوز به عنف قانونی یعنی نزدیكی با دختران یا پسران كمتر از یك سن خاص (مثلاً 18 سال). علت تجاوز قلمداد شدن این اقدام آن است كه قانونگذار در اینجا عدم رضایت را فرض كرده و امكان اثبات خلاف آن را هم نپذیرفته است.
[28] - برای ملاحظة نمونه برای این مسئله ر.ك. به:
Regina v. Prince, L.R. 2 Cr. Cas. Res. 154 (1875).
و یك پرونده كه در آن به صورت صحیح عمل شده:
People v. Hernandez 61 Cal 29 529, 393 P.2d 673. 39 Cal. Rptr.361 (1964).
به نقل از همان، ص260
[29] - Strict liability
[30] - حسین، میرمحمد صادقی، حقوق كیفری اختصاصی، (جرایم عالیه اموال و مالكیت)، میزان، ــــ.
[31] - Ignorance of the law is no excuse.
[32] - Hopkins v. State; 193 Md.489, 69 A.2d 456 (1950).
[33] - The Attorney General.